من اگر پرستار بودم2023-04-19
دانشگاه علوم پزشکی مشهد عشق و علاقه ام به حرفهی پرستاری، سبب گرایش فرزندانم به این حرفه شد
این شعرها متعلق به تجربه سالهای اخیر من بودند و طبیعتاً پختهتر هستند. ولی شعرهای نیمه دوم کتاب به نوعی نشاندهنده مسیر شعری من هستند و من دوست داشتم مخاطبان بدانند که شعر من چه مسیری را طی کرده است. بعضی اساتید توصیه میکردند که صبر کن تا کتاب به کیفیت همان نیمه اولش باشد، منتها من آن شعرها را هم دوست داشتم و میخواستم توی کتاب باشند تا خواننده هم با سیر شعر من آشنا شود. استاد ناصر فیض، آقای میلاد عرفانپور، خانم حسنا محمدزاده، خانم موسوی قهفرّخی و دیگر اساتید تماس گرفتند. شاید اگر الآن به من بگویند میتوانی با فلان استاد صحبت کنی خیلی ذوقزده نشوم، چون این چیزها برایم عادی شده.
حالا او چند سال اسـت کـه در بیمارستانی شب و روز کار میکند و از بیماران زیادی پرستاری کرده و بارها از او تقدیر شده و بـه عنوان پرستار شایسته شناخته شده اسـت. روزی کـه خواهرم میخواست رشته پرستاری را انتخاب کند همه ی ما میدانستیم کـه روزهای سختی را پیش رو خواهد داشت. حالا او چند سال اسـت کـه در بیمارستانی شب و روز کار میکند و از بیماران زیادی پرستاری کرده اسـت. بارها از او تقدیر شده و بـه عنوان پرستار شایسته شناخته شده اسـت. در بیمارستان امام رضا (ع)، جایی که هر روز و هر شب قصههای زیادی از درد و درمان نوشته میشود، فرناز فولادی، پرستار ۴۷ ساله با لبخندی گرم و چهرهای پر از آرامش، به بیماران بخش سوختگی زنان بیمارستان امام رضا(ع) رسیدگی میکند. او سالها پیش با مدرک لیسانس پرستاری از دانشگاه آزاد، قدم به دنیای پر از چالش این حرفه گذاشت و از همان ابتدا، عشق به کمک به بیماران او را به این مسیر کشاند.
زمانی که در اتاق عمل بودم سعی میکردم به شعر فکر نکنم. مگر زمانی که بیمار نداشته باشم یا در اتاق عمل نباشم. شده که موقع عمل جراحی هم شعر بگویم ولی آن موقع هنوز دانشجو بودم. بانو دفتر خاطرات آقای گاتریا را از صندوق در آورد و صفحاتش را ورق زد. _ در دفتر خاطرات آقای گاتریا ترجمه و نام آن ترانه نوشته شده. در سریال روزگار غریب، نقش یک پرستار را بازی کردید.
وقتی به آنجا رسیدیم، گفتند که به اتاق گریم بروم و خودم را برای ایفای نقش به عنوان یک پزشک، آماده کنم. من هم در عمل انجام شده قرار گرفتم و با یک برداشت، اجرا کردم و همین اتفاق باعث شد تا حد زیادی به ادامه این کار تشویق شوم. در این فیلم، عکس من روی پوستر هم رفت که طبیعتا انگیزه بیشتری برای ادامه فعالیت در من ایجاد کرد. شیراز- «زهرا فیروزبخت» پرستار اهل شیراز است که گرچه ابتدای ورودش به حرفه پرستاری از کار در بیمارستان حس خوبی نداشت اما رفته رفته عاشق کارش شد، عشقی که او را به پرستار نمونه کشوری تبدیل کرد. تمام كساني كه تمايل به خدمت به مردم را دارند، بيمارستان مكان بسيار خوبي براي كمك به مردم نيازمند است، چرا كه دعاي خير بيماران بدرقه مسیر زندگی آینده آنها خواهد بود. در طی 30 سال خدمت، اگر از حمايت هاي همسرم برخوردار نبودم، قطعا موفق نمي شدم شيفت های بیمارستان را به نحواحسن مديريت كنم.
من در بخش شیمیدرمانی کار میکردم و شبی یکی از بیمارانم که سه ماه تحت درمان بود، فوت کرد. همانجا از خدا خواستم که اگر صلاح میداند وارد حیطه بازیگری شوم نشانهای برایم قرار دهد. فردای آن شب برای فیلم «اسپاگتی در هشت دقیقه» دعوت به همکاری شدم و این بار، چون دیگر طاقت دیدن رنج بیماران را نداشتم، تصمیم به همکاری با «رامبد جوان» گرفتم. این احتمال وجوددارد کـه همراهان بیمار از حضور در بیمارستان کلافه و خسته باشند پرستاران باید آن ها را بـه آرامش و امید دعوت کنند. پرستاران باید هم چون الگوی خود حضرت زینب«س» صبر و استقامت را سرلوحه شغلشان کنند و همواره از ایشان مدد جویند و از دست دادن بیماران با حال وخیم نباید در روحیه آن ها تاثیر منفی بگذارد.
آنها به حفظ سلامت و رفاه مردم کمک می کنند و جامعه را به مکانی بهتر تبدیل می کنند. من هم دوست دارم وقتی بزرگ شدم پرستار شوم و در رشته پرستاری درس بخوانم تا فرد مفیدی برای کشورم باشم. تا وقتی که من پرستار هستم باید با خوش اخلاقی با بیماران روبرو شوم و اگر احساس کردم که تحمل ندارم باید این حرفه را کنار بگذارم. کسانی که به شعر علاقهمند بودند از جمله اساتید، دوستان شاعر و مخاطبان، آنهایی که کتاب را خواندهاند نظرات مثبتی داشتند. البته باید کمی زمان بگذرد تا بازخوردهای بیشتری بگیرم.
در آستانه دوران بازنشستگی، قدمهای استوار سه فرزندش را در مسیر حرفه پرستاری و با تکیه بر تجربهای ٣۰ ساله، بدرقه میکند تا فرزندان هم با الگوگیری از مادر، تسکیندهنده رنجها و آلام بیماران نیازمند باشند. اسلام با ریزبینی و موشکافی عمل بـه احکامی را سفارش میکند کـه بیمار را در سلامتی جسم و روح یاری میرساند. امید کـه فقه پرستاری در دانشکده هاي پرستاری جایگاهی مناسب و بـه سزا پیدا کند و ابعاد مختلف ان برای مردم، بـه ویژه پرستاران زحمت کش، بیش از پیش روشن شود. دراین لحظات، تنها سایه پرستار اسـت کـه بیمار را در مسیر پرفراز و نشیب بیماری قوت می بخشد. پرستار حرفی از کلام خداوند اسـت، شعاعی از ملکوت پر حشمت اسـت و تابشی از زیبایی انسان.
تنها آرزویش سلامتی و عافیت تمام بیماران و دردمندان اسـت. پرستاری به معنای مراقبت از بیمار و کمک به او برای بهبودی است. پرستاران با استفاده از دانش و مهارت های خود ، به بیماران در انجام فعالیت های روزانه ، مانند حمام کردن ، خوردن و پوشیدن لباس ، کمک می کنند. همچنین ، پرستاران مسئول نظارت بر وضعیت سلامتی بیماران و ارائه مراقبت های پزشکی به آنها هستند. امیدوارم روزی بتوانم به شغل پرستاری مشغول شوم و به بیمارانی که به کمک نیاز دارند، کمک کنم.
اگر کمی دقت کنید، شاید از روی یکی دو بیت آن بفهمید که این شعر، آئینی است. مثلاً روایتی داریم که میگوید وقتی میخواهند مردم را به سمت بهشت ببرند، امام حسین (ع) میآیند و مردم محو تماشای ایشان میشوند و بهشت را فراموش میکنند. من این روایت را اینگونه ترجمه کردهام که «در قیامت هم فقط محو تماشای تو هستم / در بهشتی که حساب حوریانش را ندارم». فکر میکنم غزلهای نیمه اول کتاب را بیشتر دوست دارم. شعرهای نیمه دوم کتاب را هم دوست دارم ولی از شعرهای نیمه اول راضیترم.
وقتی بیتی به ذهنم میرسد آن را در ذهنم نگه میدارم و روی آن کار میکنم و با احساسات شخصی خودم آن را کامل کردم. البته شعری هم داشتم که آن را توی چند ساعت بنویسم ولی بیشتر شعرها را زندگی میکنم و از سر صبر و حوصله تکمیل میکنم. در اولین تجربه کاریتان که تنها سه روز طول کشیده، به اندازه یک ماه فعالیت در پرستاری، حقوق گرفتهاید. آن روز چه احساسی داشتید؟در بیمارستان به عنوان یک پرستار، ۱۴۷ ساعت با شیفتهای سنگین کار میکردم و برای یک ماه ۱۴۱ هزار تومان حقوق میگرفتم، اما اولین دریافتیام برای بازیگری که اجرایم سه شب طول کشید، ۲۰۰ هزار تومان بود. البته اگر پرستار میماندم به طور قطع از لحاظ روحی و معنوی راضیتر بودم، اما بازیگر که شدم اوضاع مالیام بهتر شد. بعد از این که پرستار شدید، چرا آن را ادامه ندادید و به دنیای بازیگری پا گذاشتید؟من تقریبا سه سال پرستار بودم و عاشق این کار بودم.
همسرم مهندس مراقبت پرواز است و سه فرزند دختر دارم. همانهایی که غیر از خود و خانواده خود، به دیگران هم میاندیشند و این همان ارزش کار آنهاست. پرستار همان کسی است که از لحظه تولد نوزاد تا زمان مرگ انسان، در کنارت اوست. من همیشه پرستار مهربانی که به من کمک کرد را به یاد خواهم آورد. آنها باید همیشه از جدیدترین روش های درمان آگاه باشند تا بتوانند به بهترین شکل از بیماران مراقبت کنند.
شغلی کـه روحیه اي قوی همراه با فداکاری و ایثار زیاد می طلبد. شاید برای همه ی خوشایند نباشد کـه هرروز در محیطی کـه پر از درد و بیماری و تلخی اسـت اوقات بگذرانند و حتی گاهی تندی هاي بیماران و اطرافیانشان را تحمل کنند. پرستاران دارای شغلی سخت و طاقت فرسا هستند و این قشر صبورترین و زحمتکش ترین قشرهای جامعه می باشند. شبها با کشیک در بخشها بر سر بالین بیماران حاضر میشوند و تا صبح بر بالین بیماران از بچه تا پسر و جوان بـه مراقبت میپردازند تا بـه موقع دارو و غذای بیماران را بدهند و توقعی هم ندارند کـه اجر آن چنانی برای این همه ی زحمت و از خودگذشتگی شان بـه انها بدهند. ایشان هیچ گاه، موقعيت و شرايط كاري خود را در منزل مطرح نمي كرد و به همين دليل هميشه نگاه خوبي به رشته پرستاري داشتيم و تصور می کردیم حرفه راحتي است، اما وقتي وارد اين شغل پرستاری و فضای بیمارستان شدم به این آگاهی رسیدم که در این حرفه بسیار بايد صبور بود. ما پرستاران همیشه تمام تلاش خود را براي نجات جان هر بيماري انجام مي دهيم و با توجه به مشكلاتي كه بيماران و همراهان آنها دارند، اما همیشه قدرداني آنها باعث كسب احساس خوب و افزایش انرژي من مي شود.
فکر کنم سال ۱۳۹۲ بود که از طریق یکی از اعضا دوره آفتابگردانها با این دوره آشنا شدم و همین آشنایی باعث شد که شعر برایم خیلی پررنگ شود. البته بیشترین نقشی که شهرستان ادب در شعر من داشت، شبکهسازی آن بود. در دورههای آموزشی شهرستان ادب بیشتر از آنکه آموزش فنی شعر باشد، بیشتر به شعر آدم جهت میدهد و کاری میکند که محتوای شعرت غنیتر شود. ضمن اینکه این اردوها باعث میشد با شاعران جوانی که از سراسر کشور میامدند آشنا شوی و در تعاملی که با هم داشتید، از همدیگر یاد بگیرید. یکی از تجربیات خوب این اردو هم برای من تماسهایی بود که اساتید با شاعران میگرفتند. یعنی شما توی خانهات نشسته بودی و میدانستی که امروز در فلان ساعت استاد فیض تماس میگیرد تا شعرت را بشنود و آن را نقد کند.
میخواهم از تمام پرستارانی کـه برای با عشق و با تمام وجود خود از بیماران مراقبت میکنند تشکر کنم. از همه ی شـما پرستاران عزیز ممنونیم کـه برای سلامتی ما از سلامتی خود دست میکشید. برخی از پرستاران دراین جامعه مانند فرشته میمانند و باید تمام ما از فداکاری هاي ان ها الگو برداری کنیم. پرستاران مانند پزشکان، مطب ندارند ودر درمانگاه ها، بیمارستان ها، کلینیک ها و سایر مراکز درمانی مشغول بـه کار میشوند. بـه دلیل اهمیت شغل پرستاری، یک روز بـه نام پرستار نامگذاری شده اسـت.
حقوقی کـه پرستاران میگیرند در مقابل ایثار و فداکاری ان ها بسیار نا چیز اسـت و حتی گوشه اي از زحمات ان ها هم بـه وسیله ي این حقوق قابل جبران نیست، ان ها بـه دنبال پاداش بیش تری هستند کـه از طرف خداوند برای شان درنظر گرفته شده اسـت. پرستاران باید در طول روز و شب در حال کار باشند و باید همیشه آماده پاسخگویی به نیازهای بیماران باشند. اما با این حال، این شغل بسیار ارزشمند است و پرستاران نقش مهمی در بهبودی بیماران ایفا میکنند. آنها باید با صبر و تحمل ، به بیماران خود کمک کنند و به آنها آرامش دهند. پرستاران همچنین باید در معرض بیماریهای مختلف قرار بگیرند، اما با این حال ، از سلامت خود و خانواده خود میگذرند تا به بیماران خود کمک کنند.
مهمترین مسأله دوستانی بود که در این اردوها پیدا کردم و آنها من را به مسیرها و تجربههای دیگر بردند. مثلاً به واسطه همین دوستان با سبکنویسی و نوحهنویسی آشنا شدم و توانستم در ایام محرم نوحه بنویسم که خیلی از آن نوحهها توسط مداحان معروف کشور خوانده شدند. مثلاً سال ۹۵ و ۹۶ با مداحهای بزرگ اصفهان همکاری کردم و بعضی سالها با مداحهای شاخص مشهد و قم مثل آقای سلحشور. چون شغل من که پرستاری است، خیلی اجازه نمیداد که روی این کار وقت بگذارم. ولی همان همکاریها هم خیلی برای من ارزشمند و ویژه بودند.
شده گوشه ذهنم نگه دارم و بعداً آن را کامل کنم، ولی اینکه به آن حس پر و بال بدهم نه. به خصوص که من در اورژانس زنان کار میکردم و معمولاً بیمارانی به ما مراجعه میکردند که هم جان مادر و هم جان بچه در خطر بود. علاوه بر بار عاطفی که خیلی در شعر برایم مهم است، دوست دارم شعر فلسفه داشته باشد و پشت آن اندیشهای وجود داشته باشد. شعر باید طوری باشد که هرکسی بنا بر حس و حال خودش، برداشتهای مختلفی از آن داشته باشد. در جلسه نقد و بررسی که برای کتاب برگزار شد و استاد اسماعیل امینی در آن درباره کتاب صحبت کرد، از این خیلی خوشحال شدم که استاد امینی روی نکاتی که من سعی داشتم در غزلم نشان دهم تأکید و به آنها اشاره کرد. اینکه این موضوع فهمیده شد و من در انتقال این مطلب موفق شدم، خیلی به من دلگرمی داد.
یادمان باشد کـه از پرستار ها بـه خاطر تمام زحماتی کـه میکشند سپاسگزاری کنیم و اگر کسی را درخانواده داریم کـه شغل پرستاری را انتخاب کرده بـه او یاد آور شویم کـه چقدر کارش ارزشمند و گران بهاست. ممکن اسـت گاهی بیمار بی طاقت شده و ان ها رابا کلام یا کاری آزار دهد اما بیش تر پرستاران برای این لحظات آمادگی دارند و سعی میکنند تا با کلام محبت آمیز ناراحتی بیمار را بر طرف کنند. حقوقی کـه پرستاران میگیرند در مقابل ایثار و فداکاری ان ها بسیار نا چیز اسـت و حتی گوشه اي از زحمات ان ها هم بـه وسیله ي این حقوق قابل جبران نیست، ان ها بـه دنبال پاداش بیش تری هستند کـه از طرف خداوند برای شان درنظر گرفته شده اسـت. انها در طول سال های مختلف از خودگذشتگی هاي زیادی داشتند، آن ها هم در زمان هاي رخداد سیل ؛ زلزله بـه کمک مردم مجروح آمدند، هم در دوران جنگ بـه مجروحان جنگی کمک رساندند و هم در دوران کرونا خودرا مدافع سلامت دیدند و از بیماران کرونایی مراقبت میکردند. تاریخ انقلاب اسلامی نیز شاهد جان فشانی و از خود گذشتگی هاي پرستاران رشیدی اسـت کـه وظیفه امداد رزمندگان غیور میهن اسلامی را بـه عهده داشتند.
همین که دعای خیر بسیاری پشت سر پرستارهایی است که برای بیماران تلاش میکنند، لذتبخش است و من توان توصیف آن را ندارم. دیدن مریضهایی که سلامتیشان را به دست میآورند، از حسهای خوبی است که از شیرینیهای پرستاری است. دختران دوقلوی من با معدل 19.85 موفق به اخذ مدرک دیپلم شدند و هر سه دخترم براي موفق شدن و ورود به این رشته زحمات و تلاش های شبانه روزی زيادي داشتند، بنابراین، این رشته را نمی توان راحت به دست آورد و قطعا با چالش هایی همراه است که نیاز به پشتکار دارد. دختر بزرگم رشته پرستاری را با علاقه خود انتخاب كرد ولي برای دختران دوقلویم، از سختي هاي رشته پرستاری تعریف کردم، اما چون ديدند من با عشق و علاقه كار مي کنم خيلي راغب بودند وارد اين رشته شوند. پرستاری یعنی همانند حضرت زینب «سلام الله علیها» پروانه وار بـه دور شمع گشتن؛ و چه بسیارند پرستارانی کـه عاشقانه و پروانه وار بـه دور بیماران میگردند. شاید آن گونه اسـت کـه پرستاران با خدایشان عهد بسته اند کـه همیشه با تمام توان کنار بیماران بمانند و بدون هیچ چشم داشتی انچه در توانشان هست را هزینه ي سلامتی بیماران کنند؛ هزینه اي از از جنس جان از جنس روح از جنس محبت و وجود و عشقی کـه در دل لبریز اسـت.
مثلاً غزل «اما چگونه بی تو با این جهان بسازیم / از داغ کهنه تا کی بغض جوان بسازیم»، تلفیقی از مسأله ظهور و شهادت حاج قاسم است که در ذهن من بودند و تبدیل به این غزل شد. ولی اگر با ذهن عاشقانه بخوانی، انگار غزل عاشقانه خواندهای. گاتریا از زیر درب اتاق، دفتر خاطرات جوانی اش را با یک سری عکس سیاه و سفید هل داد داخل اتاق. پنجره بیمارستان و دو بیماردر بیمارستانی، دو بیمار در یک اتاق بستری بودند. یکی از بیماران اجازه داشت که هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش که کنار تنها پنجره اتاق بود بنشیند ولی بیمار دیگر مجبور بود هیچ تکانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد. آقای محمودزاده این شعر را در پستِ اینستاگرام من دیده بودند و خوششان آمده بود و یک قرارداد کاری با من بستند برای خواندن این شعر.
آنجا بود که شعر برایم جدیتر شد و فهمیدم دوست دارم شعر را جدیتر دنبال کنم. در بخش قلب دو بیمارستان قائم (عج) ، ما با کمبود نيروي پرستار و كمكي و خدمات مواجه هستیم. افزايش نيرو باعث افزايش كارآيي پرستاران و نيز خستگي كمتر آنها مي شود و امیدوارم دانشگاه، کمبود نيروي پرستار را در بخش ها مرتفع سازد. در بخش ما هر يك پرستار بايد حدود 13 بيمار را رسیدگی و مديريت كند، که قطعا با سختي هاي خاص خود همراه است. تعداد به اندازه نیروی پرستار در بخش ها موجب رضایت مردم خواهد شد، چرا که رسيدگي به موقع و خدمات بهتر به بيمار ارائه می شود.
بعداز انقلاب بعلت موضوع انقلاب فرهنگی دانشگاهها تعطیل شد، بنابراین من بجای کارشناسی بامدرک کاردانی به عنوان پرستار استخدام شدم. بیشتر غزل مینویسم ولی تجربه نیمایی و ترانهنویسی هم داشتهام. اتفاقاً از ترانهها و شعرهای نیمایی هم راضی هستم ولی به صورت جدی دنبالشان نکردهام. با اینکه با ترانه در جشنوارهها برگزیده شدم و خودم هم دوستشان دارم، ولی کماکان غزل برایم از همه قالبها جدیتر است. گاتریا رفت و رها با احتیاط درب را باز کرد و چای و کیک را سریع برداشت و دوباره درب را بست.
من فاطمه عمیدی هستم، دختر ارشد خانم سوسن زاهدی، متولد 1379 و در بخش قلب دو بيمارستان قائم (عج) به عنوان كوچكترين عضو از پرستاران این بخش مشغول خدمت هستم. رشته پرستاري رشته خيلي سختي است، من افتخار داشتم دوران طرحم را در بخش و در كنار مادرم که سرپرستار هستند، تجربه هاي خوبی را كسب کنم و خوشبختانه مادرم همیشه حامي و مایه دلگرمی من بودند. پرستاری، یکی از سخت ترین کارها از لحاظ فشار روحی و جسمی برای پرستار اسـت. نشستن پهلوی بیمار، با او بـه مهربانی رفتار کردن، بـه او لبخند زدن، و وی را با عمل، رفتار و پذیرایی خود، از رنج هاي فراوان دوران بیماری رهاندن، تحملِ پولادین لازم دارد. پرستار، با چنین وضعیتی روبه روست و چه سرمایه عظیمی از حِلم و تحمل و گذشت و مدارا و اخلاق خوش لازم اسـت تا پرستار بتواند با بیمار سرکند. اما منش بیمار با پرستار، بر عکس منش پرستاری، مهربانی نیست؛ گاهی تندی اسـت.
پس پرستاری را قدر بدانیم و پرستاران را گرامی بداریم. عبادت روح زندگی، ارتباط درست آفریده با آفریننده، و مایه حیات و کمال انسان اسـت. بـه راستی چه کسی جز او فریادرس اسـت؟ تنها اوست کـه باید در برابرش زانو زد، بـه رکوع رفت و پیشانی بر خاک سود. بیماری هرچند بیمار را بـه خدا نزدیک میکند، گاهی بـه جا آوردنِ اعمال عبادی را برایش دشوار یا ناممکن می سازد. پرستار میتواند بیمار را در گزاردنِ این اعمال یا تهیه مقدمات ان یاری رساند. تسلی میدهد قلب بی تابی را کـه در بستر خفته اسـت و گویا زیر لب زمزمه میکند بـه درگاه پروردگارش کـه التیام بخشد بیمارش را؛ او نمیتواند تاب بیاورد درد کشیدن و دلهره هاي بیماران را.
يكي از خاطرات شیرین من به دوران دانشجويي ام بر مي گردد. زماني كه دانشگاه آزاد قوچان تازه راه اندازي شده بود و ما اولين گروه ورودي این دانشگاه بوديم. همچنین دعای بیمار در حق عیادت کننده و پرستار مستجاب میشود، همانگونه کـه نفرین او چنین اسـت. از این روی شایسته اسـت پرستار از بیمار طلب دعا نماید. همانطور کـه لازم اسـت از کاری کـه ممکن اسـت وی را خشمگین و وادار بـه نفرین کند، بپرهیزد. و چه عهدی زیباتر از اینکه با خدا و برای خدا بسته شود، بدون شک پاداشش نزد خدا محفوظ اسـت.
ولی به صورت کلی بله، بهتر است زنانه بودن شعر مشخص باشد. اما از نتیجه راضی نبود و دقیقا این فندک رو بهم داد و گفت یادگار دورانی است که مجبور بودند در لا به لای جنگل ها مخفی شوند و برای زنده ماندن با این فندک هیزم روشن کنند. منم زمانی مثل تو داشتم برای تغییر سرنوشت شهر مبارزه می کردم. خیلی با کلاس حرف می زنه و مثل خودت کتاب های زیادی خونده و داستان های زیادی برای گفتن داره. رها فندک را از زیر درب اتاق هل داد بیرون و پسش داد. اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .
در نوشتن انشا در مورد پرستار میتوان بـه موضوعات و مفاهیم متنوعی اشاره نمود. اگرهم کـه انشا در مناسبتی مثل روز پرستار نوشته شود، میتواند در انشا از زحمات، از خود گذشتگی و فداکاری ها، مهربانی و صبر و تحمل پرستار قدردانی کرد. انشا در مورد پرستار میتواند ادبی باشد و یا توصیفی. نوشتن هر کدام از این دو گونه، مهارت هاي نوشتاری دانش آموزان را هم بالا میبرد. ما دراین قسمت از مجله تالاب برای شـما همراهان عزیز لیستی از زیباترین انشاهای ادبی در مورد پرستار را منتشر کرده ایم. شب ها با کشیک در بخش ها بر سر بالین بیماران حاضر می شوند و تا صبح بر بالین بیماران از بچه تا پسر و جوان به مراقبت می پردازند تا به موقع دارو و غذای بیماران را بدهند و توقعی هم ندارند که اجر آنچنانی برای این همه زحمت و از خودگذشتگی شان به آنها بدهند.
ما دراین مدت وی را فقط از دور دیده ایم، زیرا خودش را در طبقه زیرزمین خانه کـه مستقل اسـت، قرنطینه کرده تا ما در دسترس خطر ویروس نباشیم. در مقاطع دانش آموزی، این نوشتن میتواند بـه صورت مقاله و انشا در مورد پرستار اجرا شود. دانش آموزان برای نوشتن مقاله و انشا در مورد پرستار، بـه جستوجو و کنکاش میپردازند و از این طریق هم آگاهی خودرا بالا میبرند و هم تقدیری از پرستار بـه عمل می آورند. آنها باید همیشه آماده باشند تا به بیماران کمک کنند. آنها باید از خود گذشتگی کنند و همیشه با لبخند به بیماران نگاه کنند. روز کسانی که با عشق و مهربانی از بیماران مراقبت می کنند.
بیایید همیشه و در هر روز از سال، نه فقط در روز پرستار، از پرستار ها به خاطر تمام زحماتی که می کشند سپاسگزاری کنیم و اگر کسی را در خانواده داریم که شغل پرستاری را انتخاب کرده به او یاد آور شویم که چقدر کارش ارزشمند است. حضرت زینب س فقط پرستار بیماران نبود و وظیفه سنگین و ارزشمندی چون زنده نگه داشتن قیام برادرش اما حسین و ۷۲ تن از یارانش بود که با استقامت و بردباری توانست این مسئولیت سنگین را بر دوش بکشد. مقام زینب س، آن قدر والا و عظیم است که او را پرستار نهضت و انقلاب حسینی باید بنامیم، زیرا این پرستاری به مراتب مهم تر و سرنوشت سازتر از پرستاری بیمار بود. اوایل ۸ سال دفاع مقدس کارهای اولیه مجروحان در شهرهای جنگی انجام میشد و بعد برای درمان به شهرهای دورتر مثل مشهد که من دانشجو بودم، انجام میشد. وقتی صدای آژیر میشنیدیم باعشق و علاقه وافر داوطلبانه به سمت آمبولانسها میرفتیم. من عاشقانه بیشتر مینویسم ولی اگر شعر آئینی یا اجتماعی هم بنویسم، چندان از المانهای مربوط به آن موضوع استفاده نمیکنم.
در آخر انشایم مینویسم دوستتان داریم و برای همه ی زحماتتان از شـما ممنونیم، ممنونیم کـه بـه ما درس انسانیت میدهید و ممنویم کـه انسان بودن را صرف میکنید. برای اشتغال به شغل پرستاری ، باید مدرک لیسانس پرستاری از یک دانشگاه معتبر داشته باشید. همچنین ، باید در آزمون استخدامی وزارت بهداشت پذیرفته شوید. در بهبودی بیمارانم مشارکت میکردم و به آنها کمک میکردم تا هرچه سریعتر بهبود یابند. با خانواده و دوستان بیمارانم ارتباط برقرار میکردم تا آنها را در جریان وضعیت بیمار قرار دهم. با بیمارانم با احترام و مهربانی رفتار میکردم و به آنها احساس آرامش میدادم.
پرستار ها همیشه در کنار بیماران هستند و با لبخند و مهربانی به آنها کمک می کنند. آنها با تلاش خود، سلامت و آرامش را به زندگی مردم می بخشند. ما مدیون زحمات و تلاش های پرستاران هستیم و باید قدردان آنها باشیم. در مقابل ما هم مسئولیت بسیار زیادی در برابر آن ها داریم. مثلا بیماران و همراهانشان باید رعایت حال خستگی و مشکلات آن ها را بکنند و با آن ها با احترام و مهربانی برخورد کنند و قدردانی از آن ها را فراموش نکنند.
کاش توجه و تبریک و خسته نباشید گفتن هایمان، تنها مختص یک روز نباشد. در مورد بیماریهای آنها اطلاعات کسب میکردم تا بتوانم مراقبت بهتری از آنها داشته باشم. همیشه در دسترس بیمارانم بودم و به نیازهای آنها پاسخ میدادم. بی تردید، صفات و ویژگی های شاخصِ حیاتِ زینب کبری علیهاالسلام برای همه امت اسلامی، خصوصا بانوان مسلمان سرمشق است و می تواند زمینه ساز تحول روحی در همه، به ویژه گروه زحمت کش و شریف پرستاران باشد. آن ها با لباس سپید شان در سخت ترین روز های هر کدام از ما که روز بیماری است و در آن شرایط ممکن است حتی نزدیک ترین افراد خانواده نیز نتوانند کنار مان باشند از ما مراقبت می کنند تا حال بهتری داشته باشیم. تعدادی از فرشتگان خدا به شکل انسان روی زمین حضور دارند به نظر من پرستار ها یکی از آن ها هستند.
فقط میگم چنین پیشامدی اگر رخ داد، نباید خجالت بکشی ازش. _ هیچ توضیحی بدهکار نیستی، هیچ شرم و خجالتی نیاز نیست.
در این حد که من گاهی به آقای حبیبی اصرار میکنم که برای این قسمت از شعر به من کمک کن و پیشنهاد بده، ولی باز هم ایشان قبول نمیکند. خیلی باید از ایشان خواهش کنم که درباره شعرم نظر بدهد. اگر شعر خوب باشد و بپسندند آن را تحسین میکند ولی اینکه شعر را خیلی جدی و دقیق نقد کند نه. شاید هم کار خوبی میکند، چون اگر سعی کنیم روی شعر همدیگر تأثیر بگذاریم در طول زمان شعرمان شبیه به هم میشود. منتها همین نظرات کوتاه و مختصری که میدهد هم خیلی خوب است.
وی یکی از اعضای ارتش بود که در بیمارستان ۵۲۰ کرمانشاه مشغول به خدمت بود و با وجود بمباران شدید استانهای غربی توسط هواپیماهای عراقی، حاضر به ترک شهر نشد و به امدادرسانی به مجروحان پرداخت. زرینتاج ۷ آبان سال 1365 بر اثر بمباران هوایی بیمارستان در محل خدمتش به شهادت رسید و نام خود را به عنوان دومین بانوی شهید ارتش ثبت کرد. تعداد زیاد مجروحان تمام بیمارستان پر میشد و تخت مجروح روی کف سالنهای بیمارستان قرار داده میشد و ما مجبور بودیم تشک مجروحان را روی زمین قرارداده و به بیماران خدماترسانی انجام بدهیم. اینکه میتوانیم التذاذ ادبیمان را با هم به اشتراک بگذاریم حس خیلی خوبی است. البته ایشان در سلیقه و مسیر ادبی من دخالت نمیکند.
پرستار که مونس تنهایی ها، رنج ها و تحولات روحی بیمار است، باید در این لحظات کم یاب دست بیمار را بگیرد و او را در رجعت به خویشتن یاری رساند؛ در اعماق روح خسته بیمار نفوذ کند و دانه مهرحق را در جانش بنشاند. امروزه پرستاری جنبه های تخصصی و روان شناختی پیدا کرده است و دانشکده های پرستاری در سرتاسر جهان شکل گرفته اند. اما باید اذعان نمود که همچنان بخشی از چهره زیبای پرستاری زیر سایه سنگین بی توجهی یا جهل، کدر و ناشناخته مانده است و اسلام که دینی همه جانبه نگر است ما را با این زوایا آشنا می کند. مجموعهای از داستانهای تلخ و شیرین و غمانگیز از جوانان برومند مجروح که فقط حضور پرستاران دلسوز و ناشناس التیامی بر رنج شان بودهاست. من ترجیح میدهم درونیاتم را همانطور که حس میکنم به مخاطب انتقال بدهم و سعی میکنم شعرهای آیینیام کلیشهای نباشند. همسرم، به من میگوید تو میتوانی فلان شعرت را هم در شب شعر آئینی بخوانی، هم در شب شعر عاشقانه!
اگر متن ادبی بـه زیبایی نگارش شود، خواننده از خواندن ان لذت میبرد. در نوشتن انشا در مورد پرستار میتوان از هر دوی این سبک هاي نوشتاری استفاده کرد. چون واژه ي پرستار، شغل پرستاری و شخصیت پرستار، هم قابلیت تاثیر گذاری بر خواننده را دارد. گاهی همراهان بیمار اگر خدمتی، اندکی دیر شود، توقعاتشان در برابر پرستار، حالت اعتراض میگیرد. حرفه سخت و با اهمیت پرستاران در نزد خداوند، پاداش و ارزش والایی دارد و آنان باید قدر کار خودرا بدانند.
زحمتی که این عزیزان میکشند، واقعا غیرقابل جبران است و علیرغم بدقلقی بیماران باید با تحمل و صبر برخورد کرد و بهترین رفتار را داشته باشند، تا ذهنیت بدی نسبت به پرستاران در ذهن بیماران ثبت نشود. حتی بعضی وقتها که در انجمنی شرکت میکنی و استاد جلسه شعرت را نقد میکند، دقیقاً دست میگذارد روی همان نقطهای که خودت هم میدانی جای بهتر شدن داشت. مهمترین ویژگی شخصیتی یک پرستار چیست؟پرستاری شغلی است که باید برای حضور موفق در آن، صبور باشید. داشتن احساس مسئولیت و وجدان بیدار نسبت به بیمارها، از ویژگیهای شخصیتی پرستارهاست. هفت سال در رامشیرخدمت کردم وسپس به شهر اميديّه منتقل و استخدام شدم. در مركز بهداشت شهر امیّدیه مشغول به خدمت بودم و چون بهورزي تازه راه اندازي شده بود من به عنوان مدير بهورزي انتخاب شدم و به لطف خدا فعالیت های بسیار مؤثری را در راستای راه اندازی بهورزی انجام دادیم.
ما باید همیشه نام و یاد این انسان هاي شجاع را زنده نگه داریم. من هم دوست دارم وقتی بزرگ شدم پرستار شوم ودر رشته پرستاری درس بخوانم تا فرد مفیدی برای کشورم باشم. کاش توجه و تبریک و خسته نباشید گفتن هایمان، تنها مختص یک روز پرستار نباشد. کاش همیشه در یادمان بماند کـه کسانی هستند کـه زندگی شان را وقف دیگران کرده اند و حتی زندگی شخصی شان را هم گذاشته اند تا بقیه در آسایش بیارمند. امروز تنها بهانه اي بود برای نوشتن از این عزیزان ؛ باشد تا خاطرمان را مملو از یاد آنان کنیم و برای خسته نباشید گفتن، هرروز را فرصتی بدانیم. کسی کـه برای برآوردن نیاز بیماری تلاش کند، خواه نیاز او برآورده شود یا نه، همانند روزی کـه از مادر متولد شده اسـت از گناهان پاک میگردد.
در تقویم برای انواع شغل نامی برای قدردانی و گرامیداشت ان انتخاب کردند و ما نیز در ایران سالروز ولادت حضرت زینب س را روز پرستار نامگذاری کردیم تا از پرستاران عزیز و زحمتکش قدردانی کنیم. کاش توجه و تبریک و قدردانی، تنها مختص یک روز نباشد و همیشه در یادمان بماند کـه کسانی هستند کـه زندگی شان را وقف دیگران کرده اند. پرستاران کمتر درکنار خانواده خود و همسر و فرزند و پدر و مادرشان هستند و این دوری را بـه خاطر عشق بـه همنوع خود تحمل میکنند. روزی کـه خواهرم میخواست رشته پرستاری را انتخاب کند همه ی ما میدانستیم کـه روزهای سختی را پیش رو خواهد داشت. یک لبخند زیبای او کافی بود تا حال همه ی را خوب کند و قوت قلبی باشد برای افراد رنجور و بیمار.
دراین روز از تمام پرستاران قدردانی میشود و خطیر بودن و مهم بودن شغلشان یادآوری میشود. در ایران روز تولد حضرت زینب، یا پنجم جمادی الاول کـه سالروز تولد حضرت زینب می باشد، بـه نام روز ملی پرستاری نامیده شده اسـت. در ایران روز تولد حضرت زینب را روز پرستار نامیده اند. پرستار می بایست از نظر شخصیتی هم قوی و متناسب با شغلش باشد. نوشتن انشا در مورد پرستار توسط دانش آموزان، یکی از راه هایي اسـت کـه میتوان هم از این قشر قدردانی کرد و هم کودکان و نوجوانان رابا پرستار آشنا کرد. این واژه، آدمی را بـه یاد مفاهیم دیگری هم می اندازد.
شغل پرستاری فراز و نشيب هاي زيادي دارد، اما من چنانچه بر گردم به گذشته، مجدد رشته پرستاري را انتخاب مي كنم، چون علاوه بر اینکه توانستم به افراد زيادي كمك كنم، براي خانواده خودم نیز مفيد بودم. گاهي اوقات فكر مي كنم چون پرستارم خداوند، يك توان مضاعفي به من عطا كرده و فرزندانم نیز می بینند که هر کسی کاری را از بنده بخواهد و از عهده من برآید برای آنها انجام می دهم. من اين را مي دانم كه پرستاران انسان هاي مهرباني هستند، كه وارد حرفه پرستاری مي شوند چرا كه تا مهربان و صبور نباشیم و از خودگذشتگي نداشته باشيم نمی توانیم به شغل پرستاری بپردازیم. مریض در غم و رنجی فراوان دست و پا میزند، از این رو، سزاوار نیست با آزردنِ او بار اندوهش را بیشتر کنیم و بـه فرموده حضرت محمد ص بیمار را اذیت نکنید و بر او فشار وارد نکنید. بنابر این باید از قراردادن مریض در تنگناهای رسوم و آداب اجتماعیِ زاید پرهیز کنیم و از کارهایی چون نشستن طولانی نزد مریض و پرسش زیاد کـه باعث اذیت وی میشود، دوری گزینیم.
پرستاری برای نگهداری سالمندان